فتنه جو
محمد اسحاق'' ثنا '' محمد اسحاق'' ثنا ''

هر فتنه جو به عالم ما خيره سر  شده

از مهر و مردمى به خدا بى خبر شده

از چشم و گوش کور و کر است از شنيد و ديد

از حُکم   و  امر  ذات  خدا  دورتر   شده

شيطان صفت به رگ، رگ مردم گرفته جاى

از کار،  اوست  خلق  خدا  در به  در شده

در کُشتن و شکنجه  و بيداد  روزگار

با جانى و ضحاک جهان هم نظر شده

در قطع ريشه هاى درخت اميد خلق

چون  دسته  در  تبانى  کار تبر شده

دارم سوال ايزد بى چون از چى روى ؟

اين  فتنه  ها  به  گردش  چرخ  قمر شده

دارد '' ثنا '' شکايتى از وضع زنده گى

خر مهره  در  مقام  نجيب  گُهر  شده

 

ونکوور، کانادا


May 16th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان